روانشناسی

کامل ترین منبع برای روانشناسی

روانشناسی

کامل ترین منبع برای روانشناسی

روانشناسی

با توجه به این مفهوم ، دین به عنوان رابطه بین بشریت و مطلق ( واقعیت معنوی که undergirds و کل جهان را شامل می‌شود) ، که در آن حقیقت به طور سمبلیک بیان می‌شود و به طور شخصی و احساسی به فرد منتقل می‌شود ، ایجاد می‌شود . همان طور که حقیقت در سطح بالاتر شناخته می‌شود - - سطح انتزاعی در فلسفه ، مذهب برای همه اهمیت آن ، در نهایت سطح پایین‌تر از فلسفه است . رابطه بین حقیقت انتزاعی و عینی به طور اتفاقی در قرن ۱۹ - ۱۹ به عنوان موازی با دکترین of - Advaita ( nondualism ) ، بیان غالب متافیزیک هندو - که توسط فیلسوفان هندی قرن هشتم برگزار شد ، گرفته شد . فلسفه هگلی در متن دیدگاه دیالکتیکی از تاریخ به کار برده شد ، که براساس آن opposites در یک سنتز متحد شدند ، که به نوبه خود مخالف آن و غیره بود . هگل در تفسیر تاریخ مسیحیت تاثیر گذار بود : عیسی به عنوان thesis ، و پاول به عنوان متضاد و کاتولیک اولیه به عنوان سنتز ، یک رساله جدید تبدیل شد که یک antithesis جدید را به وجود می‌آورد .

با کسب اجازه از Universitatsbibliothek لایپزیگ ، مجموعه پرتره ۲۱ / ۳۲

با این حال ، هگل برخی از انتقادات افراطی را به خود جلب کرد . یکی از آن‌ها به نام لودویگ Feuerbach فیلسوف آلمانی ذکر شده بود ( ۱۸۰۴ - ۷۲ ) که ایده‌های آن در بالا شرح‌داده شده‌اند . دیگری این بود که فیلسوف دانمارکی و theologian Kierkegaard ( ۱۸۱۳ - ۵۵ ) ، که گاهی به عنوان پدر اگزیستانسیالیسم مدرن شناخته می‌شود، که نسبت به رویکرد متافیزیکی و عقلانی به مسیحیت در تفکر هگل واکنش نشان داد . بینش روانشناسانه penetrating Kierkegaard به خدمت فلسفه و الاهیات منتقل شد و نور جدیدی بر طبیعت تجربه مذهبی و ارتباط آن با ویژگی‌های زندگی درونی فرد ، مانند ترس و نومیدی ، به نمایش گذاشت . با این حال ، نگرانی اصلی سورن " نسبت به نوع توصیفی بود . آلبرشت Ritschl ، استاد الهیات آلمانی ( ۱۸۲۲ - ۱۸۲۲ ) از دیدگاه بسیار متفاوت ( یعنی آیین پروتستان لیبرال ) ، از مسیحیت در تلاش برای تجزیه و تحلیل سخنان کلامی به عنوان اساس قضاوت ارزش استفاده کرد .

ارزیابی دقیق تجربه مذهبی توسط تلاش بین رومانتیک‌ها و فیلسوف آلمانی ارنست Cassirer ( ۱۸۷۴ - ۱۹۴۵ ) تکمیل شد تا ماهیت تفکر نمادین و به طور خاص شخصیت ویژه‌ای از نمادگرایی مذهبی را نشان دهد . این کمی فاصله از خردگرایی کانت بود ، هر چند که Cassirer با این وجود تحت‌تاثیر سنت نوین کانت قرار گرفته بود.

Empiricism و عملگرایی

مکتب هگل ، که در قرن نوزدهم بسیار تاثیرگذار بود ، وارد دوره‌ای از کاهش سریع در اوایل قرن بیستم شد . عقل سلیم و فلسفه علمی اندیشمندان انگلیسی G.E. مور ( ۱۸۷۳ - ۱۹۵۸ ) و برتراند راسل ( ۱۸۷۲ - ۱۸۷۲ ) دوره of را در بریتانیا معرفی کردند، در حالی که عملگرایی ویلیام جیمز تاثیر مشابهی در آمریکا داشتند . بعد از جنگ جهانی اول یک انقلاب antimetaphysical رخ داد . در قاره اروپا ، تاثیر فزاینده اگزیستانسیالیسم مغایر با نوع قدیمی متافیزیک بود . تجربه‌گرایی بریتانیایی به شدت در اثباتی منطقی بیان شد ( حفظ ارزش انحصاری دانش علمی و انکار اصول متافیزیکی سنتی ) و پس از آن . این امر موجب تحریک تجزیه و تحلیل زبان مذهبی شد ، و این حرکت با تغییر عقیده فیلسوف انگلیسی - انگلیسی ، لودویگ Wittgenstein ( ۱۸۸۹ - ۱۹۵۱ ) پیچیده بود ، که در اواخر تفکر خود بسیار دور از رفتار تندش به زبان انگلیسی حذف شد .

منبع سایت بریتانیایی

روانشناسی

مواد فلسفی نیز اغلب در الاهیات گنجانیده می‌شوند ; یک مثال جدید استفاده از اگزیستانسیالیسم در کلام رودولف بولتمان , دانشمند عهد جدید آلمانی است ( به زیر گرایی و مسیحیت - ) و دیگران , و یک مثال قدیمی‌تر , دیدگاه توماس آکویناس درباره کاربرد ارسطو و دیدگاه توماس آکویناس در خدمت الاهیات مسیحیت سیستماتیک است . فعالیت‌های مختلف ذکر شده در بالا , اساسا ً همپوشانی دارند .

دومی از آن‌ها معمولا ً شامل اکتشاف الهیات طبیعی است ( یعنی حقایق مربوط به خدا که می‌توان آن را شناخت , همان طور که ادعا می‌شود , با کمک برهان و بینش , مستقل از حقایق ( وحی ) . سیستم‌های متافیزیکی ( در مورد ماهیت واقعیت ) گاهی به عنوان ترکیبات مشابه برای الهیات طبیعی عمل می‌کنند و در نتیجه نوعی حمایت را برای یک نظام اعتقادی آشکار آشکار می‌سازند . از این رو , بیشتر فلسفه دین به پرسش‌هایی مربوط می‌شود که بسیاری از توصیف دین ( از لحاظ تاریخی و در غیر این صورت ) را با حقیقت ادعاهای دینی مرتبط می‌دانند . به همین دلیل است که فلسفه به راحتی می‌تواند به عنوان مکمل الهیات و یا از جایگاه خاصی درآید . تا این حد , فلسفه خارج از رشته‌های اصلی مربوط به مطالعه توصیفی دین قرار دارد . بنابراین , جدا کردن مشکلات توصیفی از آن‌هایی که بر روی حقیقت محتوای آنچه که توصیف می‌شود دشوار است . برای مثال نظریه " فرافکنی " برای دین یک چارچوب متافیزیکی دارد , اما شامل ادعاهای تجربی درباره ماهیت دین هم می‌شود . شرح مختصری از گرایش‌های فلسفی , لزوما ً انتخابی و متمایل به نظریه‌های فلسفی است که محتوای قوی‌تر , یا مربوط به , توصیفی درباره دین دارند .

نظریه‌های شلایرماخر و هگل

نقد قدرتمند الاهیات طبیعی از نظر کانت , دین را مبنای عقل خود قرار داده و آن را کمکی به اخلاقیات ساخته‌است . اما نظام کانت به ترسیم تمایزهای خاص بستگی داشت , چون بین عقل محض و عملی که برای مبارزه باز بود . یکی از واکنش‌هایی که تلاش کرد تا دین را در موقعیتی واقع گرایانه تری قرار دهد ( که نه در اصل با عقل محض و نه با عقل عملی ) , در دین خود , فریدریش شلایر ماخر , فیلسوف و فیلسوف آلمانی بود . او در آنجا کوشید تا یک قلمرو جداگانه برای تجربه دینی بسازد , چنانکه از علم و اخلاق متمایز است . برای او دیدگاه مرکزی در دین " احساس وابستگی مطلق " است . به منظور جلب توجه به سمت عاطفی و تجربی دین , که معمولا ً در مباحث فلسفی قبل از آن مورد غفلت قرار می‌گیرد , مورد توجه قرار گرفته‌است . با این حال , هدف اصلی شلایرماخر عبارت بود از اکتشاف دین , بلکه ساخت نوع جدیدی از الهیات - الاهیات آگاهی . او معتقد بود : " در انجام این کار , او اصول را به نقش ثانوی سوق می‌دهد , وظیفه آن‌ها بیان و بیان مفهوم آگاهی دینی است . از این رو , برای مورخان عهد جدید , مهم شد که مورخان عهد جدید تحت‌تاثیر شلایرماخر قرار گیرند تا به آگاهی دینی عیسی‌مسیح نفوذ کنند .

ماربورگ - دفتر مرجع هنر / هنر ماربورگ , نیویورک

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل , چنانکه در بالا ذکر شد , تاثیر عمیقی بر توسعه مطالعات تاریخی و سایر مطالعات داشته‌است .

سیستم او , سیستم مطلق , دیدگاهی از جایگاه دین در زندگی انسان داشت .

منبع سایت بریتانیایی

روانشناسی

در نتیجه دین می‌تواند به مردم کمک کند ، که نیازمند اسرار آمیز و نمادین ، در فرآیند of - تبدیل شدن به خود فرد هستند . برخی از نوشته‌های یونگ به توضیح برخی از نمادهای کهن اختصاص دارد و کار او در اساطیر تطبیقی ، تاریخ کیمیاگری ، و دیگر حوزه‌های مشابه نگرانی در تحریک تحقیقات سایر علمای علاقه‌مند تاثیر زیادی داشته‌است . بنابراین ، دایره Eranos ، گروهی از اندیشمندان در دور رهبری یونگ ، به طور قابل‌توجهی به تاریخ ادیان کمک کرده‌است . Associated با این دایره از محققان ، Mircea Eliade ، مورخ برتر فرانسوی - فرانسوی مذهب ، و مورخ Hungarian - سوییسی of Kerenyi ( ۱۸۹۷ - ۱۹۷۳ ) بوده‌است . این جنبش یکی از عوامل اصلی در احیای مدرن علاقه به تحلیل افسانه بوده‌است .

محقق آمریکایی ، اریک فروم ( ۱۹۰۰ تا ۸۰ ) نظریه فروید را تغییر داد و یک حساب پیچیده‌تر از وظایف دین به وجود آورد . بخشی از این تغییر در حال مشاهده عقده ادیپ است که براساس تمایلات جنسی آنچنان که تمایل بسیار عمیق ‌تری دارد - یعنی ، تمایل کودکانه برای باقی ماندن به حمایت از ارقام . مذهب درست ، در برآورد فروم ، می‌تواند در اصل ، بالاترین استعدادهای فردی را پرورش دهد ، اما مذهب در عمل به نوعی عصبی شدن تبدیل می‌شود . به گفته فروید ، مذهب طرفدار استبداد ناکارآمد بوده و بشر را از خود منحرف کرده‌است .

مطالعات دیگر

جدای از کار یونگ ، تلاش‌های متعددی برای ارتباط دادن تئوری روان‌کاوی با مواد قیاسی وجود داشته‌است . بنابراین ، انسان‌شناس انگلیسی ، میر fortes ، در ادیپ و شغل در غرب آفریقا ، عناصر ترکیبی از فروید و دورکیم ، و G.M. Carstairs ( یک روان‌شناس بریتانیایی ) ، در دو بار متولد شده، در عمق ساکنان یک شهر هندی از دیدگاه روان‌کاوی و با اشاره ویژه به اعتقادات و شیوه‌های مذهبی آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. مایکل Argyle ، یک روانشناس بریتانیایی دیگر ، از جمله تلاش‌های سیستماتیک برای ارزیابی شواهد تئوری‌های مختلف رفتار مذهبی است .

مقدار مشخصی از کار تجربی در رابطه با اثرات مدیتیشن و تجربه عرفانی - و همچنین در رابطه با حالت‌های " بالاتر " آگاهی از مواد مخدر نیز انجام شده‌است . بررسی واکنش‌های مذهبی به عنوان هم‌بسته با تیپ‌های شخصیتی مختلف ، حوزه دیگری از تحقیق است ؛ و روان‌شناسی رشد مذهب که عمدتا ً تحت‌تاثیر روانشناس فرانسوی جین Piaget ( ۱۸۹۶ - ۱۹۸۰ ) است ، نقش مهمی در تئوری آموزشی در آموزش دین ایفا کرده‌است . با این حال ، بسیاری از محققان بر این عقیده اند که کاره‌ای بیشتری باید انجام شود تا نتایج در روانشناسی مذهب دقیق‌تر شود ، و همچنین به دلایلی که مشخص نیست ، افراد بسیار کمی به این حوزه نگران هستند ، که پس از طوفانی از فعالیت در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن بیستم ، در حالت تعلیق قرار دارد .

فلسفه دین

نگرانی‌های فلسفه دین

دامنه فلسفه دین تا حدودی در قرن گذشته تغییر کرده‌است و نیمه - که در آن زمان به عنوان یک شاخه مجزا از فلسفه شناخته شده‌است . ماهیت آن ، همان طور که معمولا ً در فلسفه وجود دارد ، برای بحث باز است . با این حال ، سه گرایش اصلی می‌تواند ذکر شود : ( ۱ ) تلاش برای تحلیل و توصیف ماهیت دین در چارچوب دیدگاه کلی جهان ؛ ( ۲ ) تلاش برای دفاع یا حمله به موقعیت‌های مختلف مذهبی برحسب فلسفه ؛ و ( ۳ ) تلاش برای تحلیل زبان مذهبی .

منبع سایت بریتانیایی

روانشناسی

مطالعات Psychoanalytical

بیش از جیمز و Leuba و دیگران در این سنت the بودند . فروید توضیحاتی درباره پیدایش دین در آثار خود داد . در توتم و تابو او ایده عقده ادیپ ( که شامل احساسات جنسی حل‌نشده برای مثال ، پسری به سمت مادرش و خصومت نسبت به پدرش بود) را به کار برد و ظهور آن را در مرحله اولیه توسعه انسانی مطرح کرد . این مرحله او را فردی می‌دانست که در آن گروه‌های کوچکی وجود داشت که هر کدام تحت سلطه یک پدر بودند . با توجه به بازسازی جامعه ابتدایی فروید ، پدر توسط پسری جابجا می‌شود ( احتمالا به شدت ) ، و تلاش بیشتری برای جابجایی رهبر جدید به ارمغان می‌آورد تا آتش‌بس را به ارمغان بیاورد که در آن تابوهای مرتبط با محارم ( احکام و احکام علیه intrafamily روابط جنسی ) شکل می‌گیرد . قتل یک حیوان مناسب ، سمبل پدر مخلوع و مرده ، totemism را با تابو پیوند داد . در موزز و Monotheism فروید تاریخ انجیل را با نظریه عمومی خود بازسازی کرد ، اما دانشمندان و مورخان مقدس حساب خود را از زمانی که در مخالفت با نقطه‌نظر معیارهای پذیرفته‌شده مدارک تاریخی بود ، قبول نخواهند کرد . عقاید او نیز در آینده یک توهم به وجود آمد . دیدگاه فروید از ایده خداوند به عنوان نسخه‌ای از تصویر پدر و پایان‌نامه او مبنی بر این که اعتقاد مذهبی در پایین‌ترین سطح خود قرار دارد ، به روایت‌های مربوط به دوران ماقبل تاریخ و کتاب مقدس بستگی ندارد که فروید براساس آن نسخه خود از اصل و ماهیت دین را می‌پوشید . این تئوری هنوز می‌تواند به عنوان یک حساب در نظر گرفته شود که در آن مذهب در روانشناسی فردی عمل می‌کند ، با این حال ، البته به دلایلی به غیر از متون تاریخی مورد انتقاد قرار گرفته‌است ( به عنوان مثال ، مذهب بودا یک شخصیت پدر ندارد ) .

ادبیات قابل‌توجهی در اطراف رابطه روان‌کاوی و مذهب رشد کرده‌است . برخی استدلال می‌کنند که علی‌رغم خلق atheistic نوشته‌های فروید و نقد او از اعتقاد مذهبی ، نظریه اصلی با ایمان سازگار است - به عنوان مثال ، که این نظریه مکانیسم‌های خاصی را توصیف می‌کند که در روانشناسی مذهبی مردم فعال هستند که نشان‌دهنده روش‌هایی هستند که در آن مردم به چالش حقیقت مذهبی واکنش نشان می‌دهند . حتی اگر این موقعیت پایدار باشد ، واضح است که پذیرش بینش فرویدی تفاوت قابل‌توجهی را به روشی که در آن تجربه و رفتار مذهبی دیده می‌شود ، ایجاد می‌کند . سوالاتی در مورد دامنه کاربرد ایده‌های فروید بوجود آمده‌است - به عنوان مثال ، آیا نظریه‌های او در خارج از محیط غربی کاربرد دارند ، مانند in بودیسم ، که دارای شخصیت پدر و یا یک خدا نیست . تلاش‌های مختلفی برای آزمایش نظریه فروید از مذهب به صورت تجربی صورت‌گرفته است ، اما نتایج مبهم هستند .

تحلیلگر سوئیس ، کارل یونگ ( ۱۸۷۵ تا ۱۹۶۱ ) وضعیت بسیار متفاوتی را به تصویب رساند که نسبت به دین همدردی بیشتری داشت و بیشتر به درک مثبتی از نمادهای مذهبی علاقه‌مند بود . یونگ این پرسش را در نظر گرفت که وجود خداوند را باید توسط روانشناس پاسخ داد و نوعی از agnosticism را پذیرفت . با این حال ، او عرصه معنوی را برای داشتن یک واقعیت روانی در نظر گرفت که نمی‌توان آن را توضیح داد ، و قطعا ً نه به شیوه‌ای که فروید به آن اشاره کرد . یونگ ادعا نمود که علاوه بر ناخود آگاه شخصی ( تقریبا مانند فروید ) ، ضمیر ناخودآگاه جمعی که مخزن تجربیات انسانی است و حاوی " الگوهای بارزی " ( به عنوان مثال ، تصاویر پایه که جهانی هستند که در آن در فرهنگ‌های مستقل تکرار می‌شوند ) . هجوم این تصاویر از ضمیر ناخودآگاه به حوزه آگاهی ، به عنوان پایه تجربه مذهبی و اغلب خلاقیت هنری تلقی می‌شد .

منبع سایت بریتانیایی

روانشناسی

کاره‌ای بعدی که در طول این دوره آماده شدند عبارت بودند از : " قدیمی‌ترین اسناد نژاد بشر " ) بر روی آثار باستانی عبری و آثار وی . دو اثر مهم , مقاله او در مورد شکسپیر و " ای یو کی ای " بود که سروده‌ای مربوط به آوشن و سروده‌ای مردم باستانی را تغییر می‌دهند . همانطور که هردر در بیان آثار شکسپیر و (هوهر ) نشان داد , در بیان شفاهی حقیقی , تا به حال جنبه‌های پنهان زندگی انسان با فضیلت کارکرد خلاقانه زبان آشکار می‌شود . او نوشت : " شاعر خالق ملت در اطراف اوست , او به آن‌ها دنیایی می‌دهد که ببینند و روح خود را در دست دارد تا آن‌ها را به آن دنیا هدایت کند . " توانایی شعری حفظ خاصی از تحصیل نیست ; به عنوان " زبان مادری انسان " ( hamann ) , به ظاهر در عالی‌ترین درجه خلوص و قدرت هر ملت به چشم می‌خورد . برای هردر , این توانایی توسط عهد قدیم , آثار هومر , و هومر به اثبات رسید ; از این رو , علاقه هردر به بازیابی ترانه‌های کهن آلمانی و توجه او به شعر و اساطیر نورس , به کار ترجمه و زبان مارتین لوتر .

روان‌شناسی مذهب :

مطالعه روان‌شناسی مذهب شامل جمع‌آوری و طبقه‌بندی داده‌ها و ساخت و آزمایش انواع مختلف توضیحات است . فعالیت قبلی با پدیدار شناسی دین همپوشانی دارد , بنابراین تا حدی یک تصمیم اختیاری است که در آن فرد باید شامل مطالعات توصیفی تجربه دینی و موضوعات مرتبط باشد .

مطالعات روانشناسی

در میان بررسی‌هایی که توسط روانشناسان انجام شد , انواع تجربه دینی توسط فیلسوف آمریکایی و روانشناس آمریکایی ویلیام جیمز بود که در آن سعی در توضیح تجربیات از قبیل تبدیل از مفهوم تهاجم از ضمیر ناخودآگاه داشت . به دلیل روشنی سبک و تمایز فلسفی او , کار تاثیر ماندگاری داشته‌است , هر چند که به چند روش و نمونه‌های او از انتخاب نسبتا ً محدود افراد , تا حد زیادی در حوزه مسیحیت پروتستان است . این امر به یک مشکل مکرر - مرتبط کردن روان‌شناسی فردی با نهادها و نمادهای فرهنگ‌ها و سنن مختلف اشاره دارد .

جیمز اچ . , 2 . او در مطالعه روانشناختی مذهب کوشید تا تجربیات عرفانی و فیزیولوژیکی را از لحاظ روانی و فیزیولوژیکی در نظر بگیرد . او به شدت برای یک رفتار طبیعی دین استدلال کرد که اگر روانشناسی مذهبی باید به صورت علمی بررسی شود لازم است . با این حال , برخی استدلال کرده‌اند که روانشناسی در اصل بی‌طرف است , نه تایید و نه رد باور در متعالی . با این حال اکثر محققان این مساله را یک مساله فلسفی پیچیده می‌دانند که فراتر از روان‌شناسی است .

در میان کسانی که تلاش کرده‌اند یک طبقه‌بندی دقیق از تجربیات عرفانی داشته باشند , اما نه لزوما ً از دیدگاه علمی - روانشناسی , باید از دانشمند انگلیسی , اولین آندره آندره , استفاده کرد . اخیرا , اکتشافات سیستماتیک ( با در نظر گرفتن عرفان شرقی نیز انجام شده‌است ) . چکیده فارسی: رودولف اتو در تبیین ماهیت تجربه مینوی خرد از اهمیت خاصی برخوردار بود و همچنین در توصیف و طبقه‌بندی انواع آیین‌های کهن , تصرف روح و پدیده‌های مشابه , کاره‌ای علمی فراوانی انجام شده‌است .

منبع سایت بریتانیایی