Bruner ( ۱۹۶۰ ) توضیح داد که چگونه این امکان از طریق مفهوم برنامهدرسی مارپیچ وجود دارد . این اطلاعات شامل ساختار بندی شده به گونهای است که ایدههای پیچیده را می توان در ابتدا در یک سطح ساده و سپس دوباره در سطوح پیچیدهتر بعدا ً مورد بازدید قرار داد . بنابراین ، سوژهها در سطوح به تدریج افزایش مییابد ( از این رو قیاس مارپیچ ) . به طور ایدهآل ، آموزش روش او باید منجر به این شود که کودکان بتوانند مشکلات را خودشان حل کنند .
Bruner ( ۱۹۶۱ ) پیشنهاد میکند که دانش آموزان دانش خود را بسازند و این کار را با سازماندهی و دستهبندی اطلاعات با استفاده از یک سیستم کدگذاری انجام دهند . Bruner معتقد است موثرترین راه برای ایجاد یک سیستم کدگذاری ، کشف آن به جای اینکه توسط معلم به آن گفته شود ، است . مفهوم یادگیری اکتشاف نشان میدهد که دانش آموزان دانش خود را برای خود میسازند ( همچنین به عنوان یک رویکرد constructivist شناخته میشوند ) .
نقش معلم نباید با یادگیری rote یاد بگیرد ، بلکه به جای آن فرآیند یادگیری را تسهیل کند . این به این معنی است که یک معلم خوب درسهایی را طراحی خواهد کرد که به دانش آموزان کمک میکند تا رابطه بین بیتهای اطلاعاتی را کشف کنند . انجام این کار معلم باید اطلاعاتی که نیاز دارند را به دانش آموزان بدهد ، اما بدون سازماندهی آنها . استفاده از برنامهدرسی مارپیچ میتواند به فرآیند یادگیری اکتشاف کمک کند .
Bruner و vygotsky
هر دو Bruner و vygotsky بر محیط child's ، به ویژه محیط اجتماعی ، بیش از Piaget تاکید دارند . هر دوی آنها موافق هستند که بزرگسالان باید نقش فعالی در کمک به یادگیری child's ایفا کنند .
Bruner ، مانند vygotsky ، بر ماهیت اجتماعی یادگیری تاکید میکند و اشاره میکند که افراد دیگر باید به کودک در توسعه مهارتها از طریق فرآیند داربست کمک کنند . عبارت scaffolding برای اولین بار در ادبیات ظاهر شد هنگامی که وود ، Bruner و راس توضیح دادند که چگونه tutors با یک preschooler تعامل دارند تا به آنها کمک کند تا مشکل بازسازی بلوک را حل کنند ( وود و همکاران ، ۱۹۷۶ ) .
مفهوم داربست بسیار شبیه به مفهوم Vygotsky's ناحیه مجاور مجاور است ، و این امر غیر معمول نیست که عبارات مورد استفاده به جای یکدیگر مورد استفاده قرار گیرند . Scaffolding شامل تعامل مفید ، ساختار یافته بین یک فرد بزرگسال و یک کودک با هدف کمک به کودک برای رسیدن به یک هدف خاص است .
[ Scaffolding ] به مراحلی که برای کاهش درجات آزادی انجام میشود اشاره میکند تا کودک بتواند بر مهارت دشوار که در فرآیند کسب مهارت دارد تمرکز کند ( Bruner ، ۱۹۷۸ ، ص . ۱۹ ) .
Bruner و Piaget
بدیهی است که شباهتهایی بین Piaget و Bruner وجود دارد اما تفاوت مهم این است که حالتهای Bruner به شرایطی مرتبط نیستند که فرض را بر آن داشته باشد . در حالی که گاهی اوقات یک حالت ممکن است در استفاده غالب باشد ، آنها همزیستی دارند .
Bruner بیان میکند که آنچه که سطح توسعه عقلانی را تعیین میکند ، حدی است که کودک با تجربه و تجربه ، آموزش مناسب را به همراه دارد . بنابراین - روش درست ارائه و توضیح درست کودک را قادر میسازد تا مفهوم را درک کند که معمولاً توسط بزرگسالان درک میشود . نظریه او بر نقش آموزش و پرورش و بزرگسالان تاکید دارد .
اگرچه Bruner مراحل رشد شناختی را پیشنهاد میکند، اما آنها را به عنوان نماینده حالتهای مختلف تفکر در نقاط مختلف توسعه ( مانند Piaget ) نمیبیند . در عوض ، او یک پیشرفت تدریجی از مهارتها و تکنیکهای شناختی را به تکنیکهای شناختی " بزرگسالان " ادغام میکند .
Bruner نمایش نمادین نمایش نمادین را برای رشد شناختی حیاتی میداند ، و از آنجایی که زبان وسیله اصلی ما برای بیان جهان است ، او اهمیت زیادی برای زبان در تعیین توسعه شناختی قائل است .
موافقت bruner با PIAGET bruner DISAGREES با PIAGET
کودکان are - adapted برای یادگیری توسعه یک فرآیند CONTINUOUS - نه یک سری از مراحل
کودکان رشد طبیعی دارند و توسعه زبان دلیل رشد شناختی نیست.
ساختارهای COGNITIVE کودکان در طول زمان توسعه مییابند که شما میتوانید رشد شناختی را کم کنید .
منبع سایت روانشناسی ساده
بر خلاف اسکینر معتقد است که انسانها پردازشگر اطلاعات فعال هستند و به رابطه بین رفتار و پیامدهای آن فکر میکنند . یادگیری مشاهدهای امکان پذیر نیست مگر اینکه فرآیندهای شناختی در کار باشند . این عوامل ذهنی , در فرآیند یادگیری , مداخله میکنند تا مشخص کنند که آیا یک پاسخ جدید بدست میآید یا خیر.
بنابراین افراد به طور خودکار رفتار یک مدل را مشاهده نمیکنند و تقلید میکنند . برخی تفکر قبل از تقلید وجود دارد و این بررسی , فرایندهای واسطهای نامیده میشود . این امر بین مشاهده رفتار ( محرک ) و تقلید از آن رخ میدهد .
فرایندهای یاددهی - یادگیری اجتماعی
چهار فرآیند میانجی گری پیشنهاد شده توسط بندورا :
توجه : میزانی که ما در معرض این رفتار قرار میدهیم . برای اینکه رفتارش تقلید شود باید توجه ما را جلب کرد . ما رفتارهای بسیاری را به صورت روزانه مشاهده میکنیم و بسیاری از این رفتارها قابلتوجه نیستند . بنابراین توجه بسیار مهم است .
نگهداری : رفتار خوب چگونه به یاد میآید . این رفتار ممکن است مورد توجه قرار گیرد اما همیشه به یاد ندارد که به وضوح مانع تقلید میشود . بنابراین مهم است که یک خاطره از رفتار بعد توسط ناظر انجام شود .
بسیاری از یادگیری اجتماعی فوری نیست , بنابراین این فرآیند به ویژه در این موارد حیاتی است . حتی اگر این رفتار بلافاصله پس از دیدن آن بازسازی شود , باید یک حافظه برای اشاره به آن وجود داشته باشد .
تکثیر : این توانایی انجام رفتاری است که مدل نشان دادهاست . ما رفتارهای زیادی را به صورت روزانه میبینیم که دوست داریم تقلید کنیم اما این همیشه ممکن نیست . ما با توانایی جسمانی و به همین دلیل , حتی اگر بخواهیم رفتار را بازتولید کنیم , نمیتوانیم .
این امر بر تصمیمات ما تاثیر میگذارد یا خیر . سناریوی یک بانوی سالخورده را تصور کنید که برای تماشای رقص روی یخ تلاش میکند . او ممکن است درک کند که مهارت یک فرد مطلوب است , اما سعی نمیکند از آن تقلید کند زیرا او نمیتواند این کار را انجام دهد .
انگیزه : اراده برای انجام رفتار . پاداش و مجازات که از رفتاری پیروی میکنند ناظر است . اگر پاداش دریافتشده مهمتر از هزینههای درک شده باشد ( اگر وجود داشته باشد ) , این رفتار بیشتر توسط مشاهدهگر تقلید خواهد شد . اگر تقویت قائم به اندازه کافی برای ناظر مهم نباشد , آنگاه از رفتار تقلید نخواهند کرد .
ارزیابی انتقادی
رویکرد یادگیری اجتماعی , فرآیندهای تفکر را در نظر میگیرد و نقشی را که در تصمیمگیری ایفا میکنند , ایفا میکند یا خیر . از این رو تبیین نقش فرآیندهای میانجی گری , تبیین جامعتر یادگیری انسانی را فراهم میکند .
با این حال , اگرچه میتواند برخی رفتارهای کاملا ً پیچیده را توضیح دهد , اما نمیتواند به خوبی توضیح دهد که چگونه طیف وسیعی از رفتارها شامل افکار و احساسات را توسعه میدهیم . ما کنترل شناختی زیادی بر روی رفتار خود داریم و تنها به این خاطر که تجربه خشونت را داشتهایم , به این معنی نیست که ما مجبور به بازتولید چنین رفتاری هستیم .
به همین دلیل است که بندورا نظریه خود را اصلاح کرد و در آن نظریه یادگیری اجتماعی خود را تغییر داد .
برخی انتقادات از نظریه یادگیری اجتماعی ناشی از تعهد آنها به محیط به عنوان تاثیر اصلی بر رفتار است . محدود کردن رفتار به تنهایی از نظر ماهیت یا تربیت است و تلاش میکند تا پیچیدگی رفتار انسان را دستکم بگیرد . محتملتر است که رفتار به خاطر تعامل بین طبیعت ( زیستشناسی ) و پرورش ( محیطزیست ) باشد .
نظریه یادگیری اجتماعی توضیحی کامل برای همه رفتارها نیست . این امر به ویژه زمانی است که الگوی نقش مشخصی در زندگی فرد برای تقلید از یک رفتار مشخص وجود ندارد .
منبع سایت روانشناسی ساده
درک و غلبه بر سو مصرف افیونی
غلبه بر غلبه و درک سو مصرف افیونی
یک PDF از این مقاله را دانلود کنید
غلبه بر سو استفاده افیونی : چگونه روان شناسان به افراد با وابستگی شبه افیونی و اعتیاد کمک میکنند ( پی دی اف، ۷۱ کیلوبایت )
سو استفاده و وابستگی به داروهای تجویزی به نسبتهای اپیدمی در ایالاتمتحده و سراسر جهان رسیدهاست . طبق آمار فدرال ایالاتمتحده ، حدود ۲.۱ میلیون نفر در ایالاتمتحده از اختلالات استفاده از مواد مخدر مربوط به تجویز افیونی در ۲۰۱۲.۱ رنج میبرند . طبق آمار مراکز کنترل و آمار آمریکا ، ۷۸ آمریکایی هر روز از مصرف بیش از حد مواد افیونی شامل داروهای تجویزی و داروهای غیر قانونی مانند هروئین کشته میشوند . ۲
مواد مخدر Opioid دستهای از داروهای تسکین درد هستند که شامل مورفین ، کدئین ( Tylenol - ۳ ) ، hydrocodone ( Vicodin ، Lortab ) و oxycodone ( OxyContin ، Percocet ) هستند . در حالی که این داروها در کاهش درد موثر هستند ، افراد میتوانند به طور فیزیکی به این داروها وابسته شوند ، حتی زمانی که استفاده از آنها تجویز میشود .
غلبه بر وابستگی شبه افیونی و اعتیاد دشوار است . با این حال ، استراتژیهای درمانی متعددی وجود دارند و روان شناسان بخش ارزشمندی از تیم درمان هستند .
درک وابستگی فیزیکی افیونی
opioids در تسکین درد بسیار موثر هستند ، به خصوص درد کوتاهمدت مرتبط با آسیبها یا درد پس از جراحی . با این حال ، opioids برای درمان دردهای مزمن به اندازه کافی موثر نیستند . افراد زمانی که بلند مدت میشوند ، اغلب شروع به ایجاد تحمل داروها میکنند . تحمل به این معنی است که آنها باید دوزهای خود را افزایش دهند تا به تسکین درد دست یابند .
افرادی که تحمل را ایجاد میکنند ممکن است علائم خروج را تشخیص دهند وقتی که دارو مصرف نمیکنند . علائم خروج Opioid میتواند از ملایم تا شدید باشد و شامل runny بینی و چشمها ، تهوع ، اسهال ، درد و درد عضلانی ، بیخوابی ، خمیازه کشیدن بیش از حد ، اضطراب و اضطراب باشد .
حتی زمانی که از داروهای خود استفاده میکنید ، میتوانید به طور فیزیکی به opioids وابسته شوید . اگر به علائم وابستگی توجه کنید ، این ایده خوبی است که با پزشک خود و یا متخصص درمان درد صحبت کنید . آنها میتوانند به شما کمک کنند تا شانس توسعه یک اختلال در مواد افیونی را به حداقل برسانید .
درک اخلال در استفاده از بینظمی
اختلال در استفاده از اختلال ، که با نام اعتیاد افیونی نیز شناخته میشود، با سو استفاده از داروهای افیونی به قصد بالا رفتن یا اجتناب از علایم کنارهگیری شناخته میشود .
نشانههایی که ممکن است فرد سو استفاده یا سو استفاده از آن را مورد سو استفاده قرار دهد شامل موارد زیر است :
تجویز دارو برای درمان داروهایی که تجویز دارو را در شرایط غیر اورژانسی تجویز میکند و یا پول نقد برای دارو تجویز نمیکند ، حتی زمانی که باعث افزایش استرس جسمی یا روانی میشود ، حتی زمانی که باعث بروز مشکلاتی بین شما و خانواده و یا دوستان میشود .
درمان اختلالات استفاده افیونی
گزینههای متعددی برای درمان شبه افیونی در دسترس است . این موارد عبارتند از:
درمان با درمان دارویی . در برخی موارد ، متخصصان مراقبتهای بهداشتی دارو را برای کمک به کاهش علایم خروج ، کاهش نیاز به مصرف بیش از حد و درمان مصرف بیش از حد ، فراهم میکنند . برخی داروها را میتوان برای مدتزمان طولانی و یا به تدریج کاهش داد . برخی دیگر برای استفاده کوتاهمدت طراحی شدهاند و یا با فردی که overdosed دارد رفتار میکنند . این سه دارو که به طور معمول برای درمان یک اختلال استفاده از افیونی به کار میرود عبارتند از متادون ، buprenorphine و naltrexone .
منبع سایت سازمان روانشناسی امریکا
برای یک ذهن و بدن سالم … با یک روانشناس صحبت کنید .
برای یک ذهن و بدن سالم … با یک روانشناس صحبت کنید .
زندگی میتواند روی ذهن و بدن شما تاثیر بگذارد
مرگ ، طلاق ، از دست دادن شغل ، بیماریهای مزمن - این شرایط میتواند استرس و استرس زیادی را به زندگی شما وارد کند.
اما حتی روزانه استرس زا ، نوعی که فکر میکنید میتوانید با آن برخورد کنید ، میتواند در نهایت شما را از بین ببرد و زندگی خود را از تعادل خارج کند و هم بر سلامت جسمانی و هم جسمی شما تاثیر بگذارد .
شغل شما
مردم کمتری کار مشابهی انجام میدهند . دیر وقت ، bosses مطالبه میکنند. در میان همکاران هماهنگی ایجاد کنید .
خانواده شما
تلاش برای ایجاد یک کار ازدواج . رسیدن به اهداف به پایان میرسد. نوجوانان مشکلساز . مراقبت از کودکان و والدین مسن . چالشهای شغلی دوگانه .
سلامت جسمی شما
سردرد . مریض شدن از استرس . بازیابی از یک بیماری مهلک . یادگیری نحوه زندگی با یک بیماری مزمن .
ذهن و بدن شما با همکار میکنند
مطالعات روانشناسی نشان میدهند که ذهن و بدن شما به شدت به هم مرتبط هستند . از آنجا که سلامت ذهنی شما کاهش مییابد ، سلامت جسمانی شما میتواند بدتر شود . و اگر سلامتی جسمانی شما کاهش یابد ، میتوانید از لحاظ ذهنی احساس " پایین " داشته باشید و یک دیدگاه مثبت میتواند به شما کمک کند که شما را سالم نگه دارید .
شما میتوانید کیفیت زندگی روزمره خود را با ساخت انعطافپذیری افزایش دهید ، که به شما کمک میکند با استرس خود سازگار شوید و از life's زمانهای دشوار به عقب برگردید . Resilience چیزی است که شما با آن متولد میشوید - چیزی که شما میتوانید در طول زمان یاد بگیرید . افراد فقیر دارای روابط عاطفی قوی ، روابط سالم و دیدگاه خوش بینانه هستند . خوش بینی و روابط خوب برای بهبود سلامت و طول عمر نشان داده شدهاست .
به چیزی که بدن شما در مورد وضعیت ذهنتان میگوید توجه کنید . اگر شما دچار سردردهای عصبی میشوید ، به عنوان مثال ، بدن شما ممکن است به شما بگوید که شما به مقابله با whatever's در ذهن خود نیاز دارید .
یک روانشناس میتواند به زندگی روزمره کمک کند
یک روانشناس میتواند به شما کمک کند با چالشها و استرس مقابله کنید و هر روز با کار کردن با شما برای ایجاد استراتژیهایی که انعطافپذیری لازم را ایجاد میکنند ، مواجه شوید . صحبت کردن با یک روانشناس میتواند به شما کمک کند با افکار و احساسات دشوار مقابله کنید که میتواند بر عملکرد روزمره شما تاثیر بگذارد .
بهبود وضعیت روانی و یادگیری دست به دست و ارائه آن:
توانایی ایجاد طرحهای واقع گرایانه برای مقابله با استرس زا در زندگی و حمل آنها به قدرت و توانایی شما برای مقابله با احساسات قوی ، افکار منفی و رفتارهای ناسالم که ممکن است زمانی ایجاد شوند که شما تحت فشار روحی قرار بگیرید تا از بیماری ناشی از استرس و اضطراب جلوگیری کنید .
یک روانشناس میتواند به شما کمک کند این کار را به تنهایی انجام دهید
گاهی اوقات ممکن است با احساسات شدید و یا بیماریهای جدی روبرو شوید . یک روانشناس میتواند کمک کند .
نشانداده شدهاست که رواندرمانی در درمان افسردگی ، اضطراب و دیگر مسائل مربوط به سلامت رفتاری موثر است . بیماران قلبی مدت طولانیتری در زمانی که درمان آنها شامل رواندرمانی میشود ، زندگی میکنند .
زمانی که به نقطهای در زندگی خود رسیدید ، زمانی که نیاز به کمک حرفهای دارید ، میخواهید با کسی صحبت کنید که احساس راحتی میکنید و میتوانید به آنها اعتماد کنید . یک دوست خوب میتواند به شما گوش دهد ، اما یک روانشناس این مهارتها و آموزشهای حرفهای را دارد که به شما کمک میکند یاد بگیرید که استرس و احساسات خود را زمانی که احساس شکست میکنید مدیریت کنید .
روانشناسان مدرک دکترا دارند و دارای مدرک دانشگاهی هستند که در آن آنها به طور متوسط هفت سال آموزش و آموزش را پس از دریافت دانشجوی دوره لیسانس خود با استفاده از تکنیکهای مبتنی بر بهترین تحقیقات در دسترس و مهارتها و تجربیات بالینی خود و در نظر گرفتن ارزشهای منحصر به فرد ، اهداف و شرایط تجربه میکنند .
منبع سایت سازمان روانشناسی امریکا
چطور میتوانم دارو بگیرم ?
اگر به دارو نیاز دارید , روانشناس شما با ارایهدهنده مراقبتهای اولیه یا روانپزشک کار خواهد کرد تا از رویکردی هماهنگ برای درمان آن اطمینان حاصل کند .
دو ایالت , لوئیزیانا و نیومکزیکو , قوانینی دارند که به روان شناسان مجاز اجازه میدهند تا داروهای خاصی برای درمان مشکلات روانی و روانی تجویز کنند . در آن کشورها , روانشناسان باید یک برنامه آموزشی تخصصی را تکمیل کنند ( که اغلب مدرک کارشناسیارشد خود را کسب میکند ) , امتحان تجویز را گذرانده و به عنوان تجویز روان شناسان مجاز است .
ارزیابی اثربخشی رواندرمانی :
برخی مردم تعجب میکنند که چرا آنها نمیتوانند درباره مشکلات خود با اعضای خانواده یا دوستان صحبت کنند . روان شناسان بیش از یک جای خالی را ارائه میدهند . روان شناسان سالها آموزش و تجربه دارند که به مردم کمک میکند زندگیشان را بهبود بخشند . و شواهد قابلتوجهی نشان میدهد که رواندرمانی , درمان بسیار موثری است .
رواندرمانی چگونه موثر است ?
صدها مطالعه نشان دادهاند که رواندرمانی به مردم کمک میکند
تغییرات مثبتی در زندگی آنها ایجاد کنید .
بررسی این مطالعات نشان میدهد که حدود 90 / 57 درصد از افرادی که به رواندرمانی وارد میشوند برخی از مزایا را نشان میدهند . سایر بررسیها نشان دادهاند که میانگین فردی که در رواندرمانی شرکت میکند در پایان درمان بهتر از 50 / 99 درصد از کسانی است که اصلا ً درمان دریافت نمیکنند .
رواندرمانی چگونه کار میکند ?
درمان موفق نتیجه سه عامل است که با همکار میکنند :
درمان مبتنی بر شواهد که برای مشکل شما مناسب است .
تخصص بالینی روانشناس .
ویژگیها , ارزشها , فرهنگ و ترجیحات شما .
زمانی که افراد رواندرمانی را شروع میکنند, اغلب احساس میکنند که ناراحتی آنها هرگز به پایان نمیرسد . رواندرمانی به مردم کمک میکند بفهمند که میتوانند کاری برای بهبود وضعیت خود انجام دهند . این امر منجر به تغییراتی میشود که رفتار سالم را بهبود میبخشد , چه بهبود روابط , بیان احساسات بهتر , انجام بهتر در کار یا مدرسه یا تفکر مثبت .
در حالی که برخی از مسایل و مشکلات به بهترین شیوه درمان پاسخ میدهند , چیزی که مهم و مهم است , پیوند درمانی و ارتباط با روانشناس شما است .
چه میشود اگر رواندرمانی به نظر نمیرسد ?
زمانی که رواندرمانی را شروع کردید , روانشناس شما احتمالا ً با شما برای توسعه اهداف و مدتزمان سختی برای درمان کار کردهاست . همانطور که پیش میروید , باید از خودتان بپرسید آیا به نظر میرسد روانشناس شما را درک کند , چه طرح درمانی منطقی باشد و آیا شما احساس میکنید که پیشرفت میکنید .
ادامه مذاکرات مردم در حدود شش تا دوازده جلسه بهتر شد . اگر علائم پیشرفت را مشاهده نکنید , آن را با روانشناس مورد بحث قرار دهید . روانشناس شما ممکن است در مورد کاری که باید انجام دهد صحبت کند . اگر او این کار را نکند , آن را بالا ببرید . برای مثال میتوانید از روانشناس درباره روشهای درمانی اضافی یا جایگزین بپرسید . گاهی اوقات با روانشناس خود صحبت میکنید , به خصوص زمانی که روانشناس شما درک میکند و به جای اینکه رنجیده شود , درک میکند .
به خاطر داشته باشید که با پیشرفت رواندرمانی , ممکن است احساس سردرگمی بکنید . ممکن است احساس خشم و ناراحتی بیشتری نسبت به ابتدای فرآیند داشته باشید . یعنی رواندرمانی کاری نیست . در عوض , میتواند نشانه این باشد که روانشناس شما شما را به مقابله با حقایق دشوار و یا انجام کار سخت تغییرات سوق میدهد . در چنین مواردی , این احساسات قوی نشانه رشد هستند تا شاهد توقف . به خاطر داشته باشید , گاهی اوقات ممکن است بعضی چیزها قبل از اینکه بهتر شوند احساس بدتری داشته باشند .
البته در برخی موارد , رابطه بین یک بیمار و روانشناس به اندازه کافی خوب نیست . روانشناسان باید مشتاق رسیدگی به چنین مسایلی باشند .
منبع سایت سازمان روانشناسی امریکا